وبلاگ شخصی ستیلا باسقی

درج مقالات، مباحث، اخبار و مسائل مربوط به بازاریابی و مدیریت

درج مقالات، مباحث، اخبار و مسائل مربوط به بازاریابی و مدیریت

استراتژی های بازاریابی آثار هنری

تا کنون برای خیلی از انواع کسب و کار چه آنهایی که با خرید و فروش کالا سروکار دارند چه مشاغلی که خدمات خود را می فروشند، استراتژی های بازاریابی تعریف شده است. در مقوله بازاریابی خدمات، به کسب و کار بیمه و بانکداری توجه زیادی شده است. اما به مقوله هنر که بازاریابی آن در بازاریابی خدمات طبقه بندی می شود، توجه چندانی نشده است. در این مختصر به مقدمه ای کوتاه در باب بازاریابی آثار هنری و چند راهکار کوتاه در خصوص بازاریابی تئاتر که اغلب مهجور و گمنام می ماند می پردازیم.

سنجش هنر هنرمند

بعنوان یک هنرمند که قصد عرضه و بازاریابی کار هنری خود را دارید باید سبک، تکنیک و جنبه های متفاوت اثر هنری خود را مثل نور، رنگ، و محتوای آن را بصورتی هدفمند تعریف کنید. آیا به عنوان یک هنرمند در اثر هنری که ارائه می دهید، می توانید خود را بیان کنید؟ کار خود را ارزیابی کنید و ببینید آیا هدف شما در آنچه خلق کرده اید بیان شده است؟ به عبارت دیگر آیا اثر هنری شما انتقال دهنده آنچه که قصد داشتید به اطلاع مخاطب برسانید، هست یا خیر. اگر اثر هنری به تمام این سوالات پاسخ مثبت می دهد پس موفق شده اید اما در غیر اینصورت از خود بپرسید چرا؟ اگر خود قادر به پاسخ دادن به این سوال نیستید بهتر است نظر کسانی را که نسبت به هنر شما آگاهی دارند و نظراتشان نیز مورد احترام شماست، جویا شوید و از آنها بخواهید در این زمینه به شما کمک کنند. برای یک هنرمند، رسیدن به هدف درست و ارائه دقیق آنچه قصد انتقال آن را در یک اثر هنری به مخاطب دارد، کاری دشوار است. 

بیشتر بنظر می رسد که خریدن یک اثر هنری (خرید تابلوی نقاشی، آلبوم موسیقی، تماشای یک فیلم سینمایی یا یک تئاتر، ...) یک تصمیم کاملا شخصی، احساسی و فردگرایانه است.  این نیازهای خریدار است که باید قادر باشد این خرید را توجیه کرده و در مورد دوست داشتن یا نداشتن آن تصمیم بگیرند. هنرمند مستقیم یا غیر مستقیم جایگاه هنر خود را تعیین می کند (Positioning). و هنر خود را درست مثل هر کالای دیگری در میان عموم بازاریابی می کند. در این مرحله، با آگاهی از این واقعیت، لازم است هنرمند هنر خود را از این بابت واقع گرایانه مورد سنجش قرار دهد که آیا قابل فروش هست یا خیر و اگر هست به چه کسانی.

توانایی های هنرمند در مقابل اهداف حرفه ای

برای رسیدن به اهداف حرفه ای در کارهای هنری، برنامه ریزی برای رسیدن به هدف نهایی، نخستین گام برای ورود به بازار هنر است. مرحله بعدی باور داشتن توانایی های خود و عمل کردن به برنامه تعیین شده است. از خود بپرسید در حرفه هنری خود می خواهید به کجا برسید؟ آیا این کار برای شما یک حرفه و کسب و کار است؟ آیا این برای شما یک سرگرمی یا مشغولیت پاره وقت است؟ حرفه هنری شما باید با اهداف شما منطبق باشد. اگر اینطور نیست شاید شما به مطالعه، کسب آگاهی و تجربه و تمرین بیشتری نیاز دارید. افراد با تجربه و پیشکسوت می توانند در ارزیابی توانایی و اهداف شما برای توصیه کارهای لازم برای رسیدن به هدفتان به شما کمک کنند. تعیین استراتژی بازاریابی هنری می تواند برای رساندن هنرمند به آن نقطه پایانی که مدنظرتان است، مثمر ثمر باشد.

برند سازی برای هنرمند و اثر هنری

هرچه درک هنرمند از بازار هدف بیشتر و دقیق تر باشد، برنامه بازاریابی بهتری را می تواند طراحی کند. این در مورد برند سازی نیز صدق می کند. البته برند سازی مستقیما به خریدن اثر هنری کمک نمی کند. اما کمک خواهد کرد که اثر هنری یک هنرمند در یک بازار پرعرضه پابرجا بماند. به برند به مثابه یک بنا در بازار هدف خود بیاندیشید. این یک بناست که تمام آنچه را قصد بیان آن را دارید، و برای ارتقاء بازار خود انجام می دهید به همراه دارد. این بنا یا پیام، بطور پیوسته در زمان و مکان نمایان می شود بطوری که در نهایت هنرمند و اثر هنری را به یک برند مبدل می کند. یک برند واضح و قوی قادر است پیام هنرمند را بوضوح و مداوم به بازار هدف برساند. بسیاری از  کسب و کارها پول زیادی را صرف بازاریابی می کنند اما از مرحله برند سازی برای محصول یا خدمت خود غافل می شوند. این کار علائم و پیامهای زیادی را ارسال می کند و سوالات زیادی را در مورد شما در ذهن خریداران به وجود می آورد.

برند سازی کاری زمان براست اما با کمک برنامه بازاریابی و ترویجی شما می تواند تسریع شود. امروزه بیش از هر زمان دیگری لازم است هنرمند برای به ثمر رساندن فعالیتهای بازاریابی خود، بقاء در بازار و کسب موفقیت برنامه برند سازی خود را توسعه بخشد. استراتژی های بازاریابی هنر به هنرمند کمک می کند که برند خود را توسعه داده و جایگاه آن را در بازار پیدا کند.

برند برای هنرمند اعتبار می سازد، بازار هدف را به وی متصل می کند، در بازار هدف انگیزه اقدام بوجود می آورد، و سرانجام برند برای هنر و هنرمند وفاداری ایجاد می کند.

اصلاح برنامه بازاریابی هنر

برای یک هنرمند منطقی نیست که وقت و هزینه زیادی را صرف برنامه ریزی و اجرای یک برنامه بازاریابی کند که اثر بخشی آن چندان هم مشخص نیست. هنرمند می خواهد اطمینان یابد که پیام اقلام تبلیغاتی به افرادی که باید برسد، رسیده اند و آیا پیامها کامل و حاوی مفهوم درست و روشن بوده اند؟ برای کسب این اطلاعات دو راه وجود دارد. اول برقرار شدن تماسهای مخاطبین، و دوم در صورت عدم دریافت پاسخ مورد انتظار، پیگیری و صحبت با افراد صاحب نظر در رسیدن به نتیجه مطلوب کمک می کند. پس از پیگیری و مطرح کردن سوالات دقیق و ارزیابی های کمی، مشخص خواهد شد که برای بهتر انجام شدن چه کارهایی باید تلاش بیشتری کرد و یا کدامیک از فعالیتهای بدون تأثیر یا غیر ضروری باید حذف شود. فعالیتهای باقی مانده، همان کارهایی هستند که باید در برنامه بازاریابی هنرمند روی آن ها تمرکز بیشتری انجام داد. این روند تکاملی پس از اجرای هریک از اجزاء برنامه باید انجام شود و کلیه فعالیتها مورد ارزیابی مجدد قرار گیرند.

اندازه گیری موفقیت کمپین بازاریابی اصطلاحا به بازگشت سرمایه (R.O.I)  معروف است. در مجموع این سوال مطرح می شود که آیا کمپین بازاریابی طراحی شده باعث برقراری تماسهای تلفنی، دریافت ایمیلها، و یا دریافت هر گونه درخواست خرید و یا خوش بینانه تر به فروش منجر می شود؟  نتیجه کلی برنامه در قبال هزینه ای که انجام شده است، باید ارزیابی شود. یک برنامه بازاریابی نیز که در حال اجرا است هم نیاز به ارزیابی های مجدد دارد.  بازاریابی یک تلاش فزاینده است که می بایستی پیوسته و مداوم انجام شود تا به موفقیت و نتیجه مطلوب برسد. در این راه باید صبور بود و انتظار حصول نتیجه تنها پس از ارسال یک ایمیل، یک نامه یا انجام تنها یک تبلیغ، غیر منطقی است. موفقیت یک برنامه بازاریابی مستلزم تکرار است و یک برنامه بازاریابی هنر نیز از این مقوله مستثنا نیست و هیچ راه میان بری در این زمینه وجود ندارد.

شیوه انتشار خبرنامه

انتشار خبرنامه یک شیوه کم هزینه برای ترویج آثار هنری است. اگر انتشار خبرنامه بدرستی انجام شود تعداد مراجعه به وب سایت هنرمند و بازدید از آن را افزایش می دهد و در نهایت سبب ابقاء جایگاه برند وی می شود. همچنین جایگاه برند را در موتورهای جستجو بالاتر می برد. انتشار خبرنامه انواع مختلف دارد که برخی کم هزینه تر از بقیه هستند. برخی وب سایتهای خبری وجود دارند که می توان از آنها برای بازاریابی آثار هنری استفاده کرد. البته در انتخاب این وب سایتها باید دقت کرد که وب سایتهای پر بیننده ای باشند تا تبلیغ ما در معرض دید بازدید کنندگان بیشتری قرار بگیرد. در وب سایتهای تخصصی برای درج تبلیغات و اثربخشی بیشتر آن راهنمایی ها و دستورالعمل هایی درج شده است که بهتر است برای اثر بخشی بیشتر تبلیغ، به این توصیه ها عمل شود. علاوه بر این مطالعه تبلیغات هنرمندان دیگر نیز خالی از فایده نخواهد بود و چه بسا دیدگاههای تازه ای به ما بدهد.

این تبلیغات باید برای معرفی هنرمند، معرفی آثار هنری، و نیز اعلام هر رویداد تازه ای مثل برگزاری  نمایشگاهها، مسابقات، تاریخ افتتاح گالری ها، شرکت در فعالیتهای خیریه، رویدادهای آموزشی مثل دوره های آموزشی، سمینارها و سخنرانی ها و نیز اطلاع رسانی دریافت جوایز یا هر نوع موقعیت خاص پیش آمده، انجام شود. هر یک از این رویدادها موقعیتی را برای مطرح شدن نام و برند هنرمند در برابر دید مخاطبین وی در بازار هدف مورد نظر فراهم می کند.

در انتشار خبرنامه باید بتوان به سوالات زیر پاسخ داد: چه کسی، چه چیزی، چه وقت، کجا، چرا و چگونه. چه کسی را معرفی می کنیم، برای چه چیزی تبلیغ می کنیم، این رویداد چه زمانی اتفاق می افتد، محل آن کجاست، چرا و به چه مناسبت این رویداد اتفاق می افتد و نحوه برگزار شدن آن چگونه است. درج هرگونه مطلب دیگری روند کار تبلیغی آن را دچار اشکال می کند، باعث سردرگم شدن بیننده شده و حتی ممکن است آنرا غیر قابل چاپ و توزیع کند و بدتر از آن اصلا توسط مخاطبین مطالعه نشود.

در چاپ هر تبلیغی باید بخشی را به توضیح درباره هنرمند اختصاص داد که شامل اطلاعات تماس با وی در انتهای آن می شود. به علاوه همواره باید در آن لینکی که مخاطب را به وب سایت یا وبلاگ هنرمند هدایت می کند، درج شود.

 

ایده هایی برای بازاریابی تئاتر

تئاتر یعنی ارتباط، ارتباط با مخاطب. این با ارتباط مخاطب با فیلم تفاوت دارد. این ارتباط رو در رو فقط درمورد تئاتر اتفاق می افتد. این ارتباط سبب می شود، مخاطبی که بصورت بالقوه خواهان دیدن بازی شماست برای دیدن آن به محل تئاتر کشیده شود.

بازاریابی برای تئاتر کاری دشوار است و اغلب عامه مردم توجهی به این تاکتیک نمی کنند.  این هنر در رقابت شدید با سایر تفریحات است. بنابراین برنامه بازاریابی باید با دقت فراوان پیش برود و شیوه های مختلف را قبل از صرف هزینه های سنگین مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد. پیش از تشکیل کمپین بازاریابی و اختصاص بودجه به آن راههای مختلف می بایستی به دقت مورد مطالعه قرار بگیرند. البته نباید نادیده گرفت که بازاریابی برای مقوله ای چون تئاتر با پول کم یا بسنده کردن به تأثیرات اندک بازاریابی کم هزینه، بسیار مشکل است. بنابراین پیش از غرق شدن در یک استراتژی بی فایده، باید بدنبال راه های کارآ برای هزینه کردن بودجه ای که به آن اختصاص داده اید باشید. در زیر به ایده هایی ساده برای بازاریابی هنر شامل شیوه های اینترنتی اشاره می شود.

در یک شهر کوچک برقراری این ارتباط با مخاطبین موجود با دست دادن با بینندگان انجام می شود. در پایان هر نمایش، بازیگران و سایر دست اندرکاران نمایش روی صحنه و یا کنار در سالن می آیند و با تماشاچیان دست می دهند. البته اینکار در سالنهای بزرگ تئاتر امکان پذیر نیست. اما در سالنهای کوچک می توان از این تاکتیک استفاده کرد. با این عمل ساده مخاطب قادر خواهد بود به صورت شخصی با افرادی که در خلق این اثر شرکت داشتند ارتباط برقرار کنند. حتی اگر اجرا را دوست نداشتند اینکار به آنها کمک می کند که بازیگران را ببخشند و تئاتر را از آثار بد و مخرب تبلیغات دهان به دهان از نوع منفی آن نجات دهد. این کار می تواند به آن دسته از مخاطبینی که کار را دوست داشتند کمک کند که به آن علاقه بیشتری پیدا کنند. همه ما وقتی خالقین اثر را بشناسیم در نتیجه کار هنری را هم بیشتر دوست خواهیم داشت.

این کار در مورد بازاریابی برای نمایشهای بعدی بسیار مفید خواهد بود چرا که این دست دادن ها، برخوردها و چند کلمه صحبت کردنها با بازیگران نمایشی که مورد توجه تماشاگران قرار گرفته است، باعث می شوند که بازیگران در یاد و خاطره تماشاگران باقی بمانند. به اینصورت اگر مردم تصویر بازیگر را در آینده بر روی یک پوستر ببینند، آن را به یکدیگر نشان خواهند داد و از تجربه خوبی که در نمایش قبلی داشته اند با هم صحبت خواهند کرد.

شیوه دیگر برای ارتباط برقرار  کردن با جوامع محلی، مراجعه به دبیرستان ها و دانشکده ها است. با حضور در بین دانش آموزان و دانشجویان و حتی دبیران و استادان، هنرمند از این مزیت برخوردار می شود که نامش در خبرنامه های داخلی مراکز آموزشی مطرح شود و  در گفتگوهای بین معلمان و شاگردان مطرح شود. شاید آنقدر موضوع مورد علاقه مخاطبین قرار بگیرد که برای هنرمند این موقعیت فراهم شود که در کارگاههای آموزشی مراکز آموزشی شرکت کند و مستقیما نمایشی را به اجرا درآورد. همه اینها زمینه حمایتی را به افزایش بینندگان وفادارتر کمک می کند فراهم خواهد کرد. برای تئاترهای خیلی کوچک بهترین شیوه بازاریابی تبلیغات دهان به دهان است پس مهمترین کاری که می توان انجام داد، این است که باعث بشویم مردم در مورد این تئاتر صحبت کنند.

شیوه کم هزینه دیگر، شرکت در فعالیتهای خیریه و عام المنفعه است. حضور یک گروه نمایش در یک فعالیت خیریه که برای همه حاضرین شرکت در آن خاطراتی مثبت و احساسی را بوجود می آورد، به یاد آوردن نام گروه نمایش یا هنرمندان آن تداعی کننده همان عواطف و احساسات خواهد بود و خود به خود تعلق خاطری را نسبت به آن هنرمندان در ذهن مردم ایجاد می کند.

منابع:

artmarketingstrategy.com

ezinearticles.com

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۸ ، ۱۴:۰۰
ستیلا باسقی

 

عبارات منفی که در خدمت رسانی به مشتری می بایستی از بیان آنها اجتناب کرد

نوشته شری واترز

ترجمه ستیلا باسقی

منبع: about.com

 

 

همگی ما می دانیم که وقتی صحبت از خدمت به مشتری در میان باشد، گفتار نیکو و لحن مثبت از اهمیت خاصی برخوردار است. اما بسیاری از فروشندگان هنوز از واژه ها و عباراتی استفاده می کنند که به مشتری تصویری نادرست القا می کند و در ذهن او از تجربه خرید تاثیر منفی باقی می گذارد.

 

بکارگیری برخی ازعبارات باعث خدشه وارد کردن به فروش و احتمالا  از دست دادن مشتری می شود. در اینجا به تعدادی از آنها اشاره می کنیم.

 

  1. نمی دانم

مشتری از فروشنده انتظار ندارد که همه چیز را بداند ولی وقتی صحبت از پاسخگویی به یک سئوال یا درخواست در مورد کالا در میان است، از فروشنده این توقع را دارد که به حرفه خود تا حدی اشراف داشته باشد که بتواند به سئوالات وی پاسخ دهد.

بهتر است بگویید: "این سئوال خوبی است اجازه بدهید جواب آنرا برای شما پیدا کنم."

 

  1. جنس فروخته شده پس گرفته نمی شود

ممکن است سیاست فروشگاه شما به گونه ای باشد که استرداد کالا را مجاز نداند. خوب است که این امر را به اطلاع مشتری برسانید اما فروشنده لازم است انعطاف پذیر باشد و برای حفظ یک مشتری اجازه استرداد یا تعویض کالا را بدهد.

بهتر است بگویید: " اجازه بدهید ببینیم اگر مطابق میل شما نیست چطور می توانیم رضایت شما را جلب نماییم."

 

  1. خونسرد باشید

شاید در خدمت رسانی و پاسخگویی به مشتری جمله ای بدتر از این نباشد. اگر مشتری از عصبانیت در حال انفجار است بهترین برخورد سکوت است. اجازه بدهید مشتری صحبتش را به اتمام برساند و وقتی کاملا خود را تخلیه کرد، احساس بهتری خواهد داشت و برای پذیرش راه حل آمادگی پیدا می کند.

بهتر است بگویید: " من از شما  عذرخواهی می کنم."

 

  1. این کالا را ندیدید؟

اگر مشتری به دنبال کالای خاصی می گردد احتمال دارد که قبلا آنرا جستجو کرده، اما نیافته است.  معنی آن این است که یا کالا به اتمام رسیده است و یا جایی در فروشگاه وجود دارد. حتی اگر مشتری قبلا به دنبال آن نگشته باشد، بهترین نوع خدمت به مشتری این است که وی را برای یافتن جنس مودرد نظر همراهی کنید و یا اینکه در انبار به جستجوی آن بروید.

بهتر است بگویید: " بله، از این جنس داریم، اجازه بدهید ببینم آیا در انبار هست."

 

  1. ساعت کار ما تمام شده است

در پایان روز، کاری که کارکنانی که شیفت کاری آنها به پایان رسیده است تمایلی به انجام آن ندارند این است که پس از اتمام ساعت یک مشتری را در فروشگاه بپذیرند.  پیش از اینکه یک فروش بالقوه را از دست بدهید به این نکته توجه کنید که شاید مشتری ساعت کار مغازه را نداند و یا حتی نداند که ساعت چند است.

بهتر است بگویید: " ساعت تعطیلی فروشگاه ساعت 10شب است و از ساعت 10 صبح شروع به کار می کنیم. آیا کاری هست که بتوانم خیلی سریع برای شما انجام بدهم؟"

 

  1. خرید شما همین است؟

شاید مشتری از این عبارت برداشت منفی نداشته باشد اما واقعیت این است که این عبارت را فروشندگان بیش از حد استفاده می کنند که استفاده از آن یک فرصت فروش را از بین می برد.

بهتر است بگویید: " آیا کالای ... ما را دیده اید که همراه با آنچه شما خریده اید استفاده می شود؟"  یا " آیا تا بحال از فلان کالای ما استفاده کرده اید؟"

 

  1. چیزی که می خواهید آنطرف است

پیش آمده است که از زبان یک فروشنده گرفتار یا بی تفاوت این نوع سرویس دهی نا مناسب را شنیده ایم. گاهی به یک جهت نا معلوم اشاره می کند و زمانی حتی سر خود را بلند نمی کند که به مشتری اطلاعات دهد.  به همه فروشنده های خود تفهیم کنید که این نوع پاسخگویی به زبان آوردن یک "نه " بزرگ است.

بهتر است بگویید: " با من بیایید من به شما نشان می دهم که کجاست."

 

  1. من نمی توانم این کار را انجام دهم

یکی دیگر از عباراتی که بار معنی منفی دارد و نمی بایستی توسط هیچ فروشنده ای بکار رود، همین جمله است.  یا اختیارات فروشنده باید افزایش یابد ویا اینکه به وی آموزش داده شود که برای حل مسائل دشوار به سرپرست یا مدیر فروشگاه مراجعه نماید

بهتر است بگویید: " کاری که می توانم انجام دهم این است که ..."

 

  1. این بخش به من مربوط نمی شود

ممکن است که همین طور باشد، اما این چیزی است که قطعا مشتری تمایلی به شنیدنش ندارد. به فروشنده می بایست آموزش داد که با تمام فعالیتهای موجود در فروشگاه آشنایی یابد. یا دست کم بداند که در مورد بخشهای مختلف با چه کسی تماس بگیرد.

بهتر است بگویید: " من با کمال میل شما را پیش کسی می برم که بیشتر از من در مورد این بخش اطلاعات دارد."

 

  1. ما الان این کالا را تمام کرده ایم

در یک فروشگاه پیش می آید که یک نوع جنس تمام شود و مشتریان نیز این را می دانند. اگر به مشتری بگوییم که چه زمانی این کالا در فروشگاه موجود خواهد بود احتمالا آنرا از جای دیگری تهیه خواهد کرد. اما بهتر است فعال تر عمل کنیم و پیشنهاد کنیم که با او تماس خواهیم گرفت اما از او نخواهید که بابت این مسئله با شما تماس بگیرد.

بهتر است بگویید: " الان متاسفانه از این کالا در مغازه موجود نداریم اما چند روز دیگر خواهیم داشت. ممکن است لطفا نام و شماره تلفن خود را به من بدهید  تا با شما تماس بگیریم و اطلاع دهیم؟"

 

  1.  این بر خلاف سیاست فروشگاه ماست

در بازار رقابتی امروز، فروشنده نمی تواند قابل انعطاف نباشد. داشتن خط مشی و سیاستهای خاص در هر فروشگاهی از اهمیت خاصی برخوردار است. اما مهم تر آن است که مشتری را راضی نگهداریم  از این عبارت فقط وقتی استفاده کنید که از یک سیاست به غلط استفاده می شود.

بهتر است بگویید:  " سیاست مغازه ما این است اما قصد داریم آن را تصحیح کنیم. من می توانم در حال حاضر این کار را برای شما انجام دهم که...."

 

  1.  من اینجا تازه کار هستم

بدلایلی بعضی از فروشندگان فکر می کنند با بیان این عبارت خود را خلاص می کنند. اما در حقیقت به مشتری ربطی ندارد که شما تازه آمده اید. او فقط می خواهد با کسی سروکار داشته باشد که به وی اطلاعاتی را که لازم دارد بدهد و اورا به نتیجه ای که می خواهد برساند.

بهتر است بگویید: " برای کمکی که نیاز دارید در خدمت شما هستم."

 

  1. گوشی ...

این عبارت یا نظایر آن باید بکلی فراموش شوند راه های مودبانه تری برای بیان این مفهوم بدون اینکه مشتری را آزرده کند وجود دارد.

بهتر است بگویید: " ممکنه خواهش کنم چند لحظه پشت خط منتظر باشید؟"

 

  1.  الان سر من شلوغ است

آیا تابحال این جمله را از زبان یک فروشنده شنیده اید یا خودتان گفته اید که :" بخاطر مشتری است که کاری برای انجام دادن دارم." اگر در کار خرده فروشی هستید حتما به این مسئله اندیشیده اید. حقیقت این است که بدون وجود مشتری، در یک فروشگاه کاری برای انجام دادن وجود ندارد.

بهتر است بگویید: "خوشحال می شوم که به شما کمکی بکنم."

 

  1.  شما اشتباه می کنید

البته همیشه این  مشتری نیست که درست می گوید اما فروشنده هم هرگز نباید بگوید شما اشتباه می کنید. بهترین برداشت از آن این است که دارید او را سرزنش می کنید.

بهتر است بگویید: " فکر می کنم سوء تفاهمی پیش آمده است."

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۸ ، ۱۳:۲۶
ستیلا باسقی

کلام آغازین

با توکل به خداوند مهربان آغاز می کنم، باشد که مرا یاری کند درست، خوب و مفید بنویسم. از تمامی دوستان و علاقمندان به حوزه مدیریت و بازاریابی دعوت می کنم مرا در این راه یاری کنند و مرا از هرگونه انتقاد و پیشنهاد محروم نکنند. وب لاگی که پیش رو دارید قرار است حاوی مقالات، مطالب، اخبار، تجربیات و دلنوشته های یک فرد علاقمند به مباحث بازاریابی و مدیریت باشد. تاکنون موفق شده ام یک کتاب در حوزه خرده فروشی و حدود بیست مقاله در حوزه بازاریابی و مدیریت تالیف و ترجمه کنم که در اینجا بیشتر آنها را به اشتراک می گذارم. از این پس مطالب جدیدی را هم که در این حوزه می نویسم در معرض دید و مطالعه علاقمندان خواهم گذاشت. از دوستان اگر کسی تمایل داشت نیز می توان مطلب ایشان را با نام خودشان در این وبلاگ به اشتراک گذاشت که مایه افتخار بنده خواهد بود. 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۸ ، ۱۲:۵۳
ستیلا باسقی